به گزارش سرویس سیاسی صراط نیوز هواخواهانش ظاهری متدین دارند. در عمل به فرایض، جزو پیشگامان محسوب می شوند. دعای فرج و سلامتی حضرت ولیعصر (عج) از دهانشان نمی افتد. جزو قشر تحصیلکرده، زبان بلد و متخصص محسوب می شوند. اما حیف که برخی باورهای انحرافی، موجب شده تا این محسنات، به ضد خود تبدیل شوند!
درگذشت سیدحسن افتخارزاده سبزواری که پس از مرحوم شیخ محمود حلبی در سال ۱۳۷۶، رهبری انجمن حجتیه را عهده دار بود، بهانه ای شد تا مروری کوتاه بر آراء و تحرکات این فرقه از گذشته تا به امروز داشته باشیم.
هدف اصلی از تشکیل حجتیه، مبارزه با فرقه ضاله بهاییت بود و الحق و الانصاف، ضربات مهلکی بر سازمان تشکیلاتی بهاییان در رژیم پهلوی فرود آمد اما اعتقاد به جدایی دین از سیاست و اتخاذ موضع تقابل مستقیم با نهضت اسلامی، موجب شد تا بعدها این فرقه، خود به اهرمی برای پیشبرد اهداف استعماری در ایران تبدیل شود.
جالب است بدانیم با شروع نهضت امام خمینی(ره) در سال ۱۳۴۲، این فرقه نه تنها یاریگر نهضت نبود بلکه به مخالفت با آن پرداخت. حتی در زمانی که گروهک تروریستی منافقین (مجاهدین خلق سابق) با دیدن گرایش خیل عظیم ایرانیان مسلمان به نهضت خمینی کبیر، علی الظاهر با آن همراه شدند اما حجتیه ای ها همچون سلیمان صرد خزاعی، نه تنها همراهی نکردند بلکه علم مخالفت نیز برافراشتند!
این درحالیست که به علت تمکن مالی وسیع و همچنین اجازه دریافت سهم امام از مراجع وقت، اوضاع اقتصادی این فرقه به حدی بسیط شد که نه تنها با تاسیس مدارس به اصطلاح اسلامی در دوران ستمشاهی، به تربیت نسل سکولارهای مسلمان پرداختند بلکه بعدها با کوچ همین نسل به دانشگاه های مطرح اروپایی و آمریکایی، توانستند تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سایه فقدان زمامداران امور، نیروهای خود را بعنوان خیرالموجودین آشنا به علوم روز دنیا بالاخص در حوزه های، فرهنگ، دیپلماسی و اقتصاد، به جمهوری اسلامی حقنه کنند!
حضور امثال عبدالکریم سروش در ستاد انقلاب فرهنگی، محمدجواد ظریف در وزارت خارجه و محمد نهاوندیان در وزارت بازرگانی دولت سازندگی، که ارتباط شان با حلقه حجتیه غیرقابل انکار است، موید این حقیقت است که تربیت یافتگان این فرقه تا چه میزان در به بیراهه بردن سیاستگذاری های نظام در چهار دهه اخیر موثر بوده اند!
با این وجود، کماکان خطر نفوذ این جریان مساله دار و موذی در ارکان تصمیم ساز نظام اسلامی جدی به نظر می رسد و بیم آن می رود تا با تداوم بی توجهی نسبت به تحرکات این فرقه و با توجه به باور ایشان مبنی بر بی عملی و نظاره گر بودن درقبال گسترش مفاسد، جامعه اسلامی با مخاطرات فراوانی مواجه گردد.